کل نماهای صفحه

یکشنبه، آذر ۱۵، ۱۳۸۳



آنها آنقدر سرگرم « بودن » هستند كه فرصت ندارند چشم بیندازند ببینند همسایه شان چه می كند



اولین و مهمترین مشخصه آنست كه همه چیز زندگی را دوست دارند ، از انجام هیچ كاری ناراحت نمی شوند . وقت خود را با شكوه و شكایت ، یا آرزوی اینكه اوضاع جود دیگری باشد ، تلف نمی كنند . نسبت به همه امور زندگی احساس شور و هیجان دارند ، و خواست و توقعشان از زندگی تا حدی است كه دستیابی به آن برایشان امكان داشته باشد و به سادگی با آنچه كه در اطرافشان است خود را سرگرم می كنند . اگر لازم بود كه اوضاع و شرایطی عوض شود ، سعی در تغییر آن می كنند و از این تلاش و كوشش لذت می برند .



اشخاص سالم و مثبت از احساس تقصیر رها هستند و از اضطرابهای مربوط به گذشته و ركود و فلج حاصل از آن ، كه لحظات حال را بهدر می دهد ، آزادند. اینان خود بدون هیچ كوششی از احساس گناه آزادند .



هیچوقت از كسی عصبانی نمی شوند ، بلكه به سادگی او را نادیده می گیرند .

نمی دانند چگونه نگران شوند ، نگرانی جزو برنامه زندگی شان نیست . البته لزوماً در تمام لحظات آرام نیستند ، اما تمایلی هم ندارند كه لحظات حال خود را با رنج و نسبت به وقایع آینده ، كه در اختیار ایشان نیست ، سپری كنند . گرایش زیادی به زیستن در لحظه حال دارند. می دانند كه لحظات مابین رویدادها ، به همان اندازه زمان وقوع آنها ، قابل زیستن است .



از ناشناخته ها نمی ترسند ، و جویای تجربیاتی هستند كه برایشان تازه و ناآشنا است .



به خلاف اكثریت مردم درصدد كسب افتخارات نیستند . به نحو خارق العاده ای از چگونگی نظر دیگران نسبت به خودشان فارغ اند ، و توجهی به اینكه گفتار و رفتارشان مورد پسند كسی باشد ندارند . در صداقت خویش صریح و بی پرده اند. آنها خودشان هستند و در حالیكه به اجتماع همچون بخش مهمی از زندگی خویش می نگرند ، اجازه نمی دهند كه بر آنها حاكم باشد ، یا به صورت برده آن در آیند .



در هر شرایط و موقعیتی نكات لطیف و هزل آمیز را می یابند ، و قادرند كه هم در بی معنی ترین و هم در جدی ترین موقعیتها و شرایط بخندند . آنها نه به مردم بلكه با مردم می خندند ، كل زندگی را سرگرمی و تقریح می دانند . وقتی كناری می ایستند و زندگی را می نگرند ، می دانند كه مقصد خاصی ندارند .



از نظر آنان مشكل به معنای چیزی است كه باید بر آن غلبه كرد ، نه مایه انعكاس وجود یا عدم چیزی در شخصیت ایشان . اگر حاصل مبارزه ایجاد تغییراتی باشد ، آنها می جنگند .



هرگز به این و آن نمی گویند كه چقدر حالشان بد است ، چقدر خسته هستند ، یا چه بیماریهایی دارند .



تظاهر نمی كنند و دروغ نمی گویند . بنظر آنان دروغ گفتن تحریف واقعیت شخصیت خودشان است .



و مسئولیت چگونگی حال و شخصیت خود را به دیگران واگذار نمی كنند . همچنین اوقات زیادی را با صحبت كردن درباره اشخاص و توجه و تمركز بر اعمال و رفتار موفق یا منجر به شكست آنها تلف نمی نمایند . نه راجع به دیگران ، بلكه با دیگران صحبت می كنند .



هر كار را با خلاقیتی ویژه انجام می دهند . اجباری نمی بینند كه هر كار را بنحو معینی انجام دهند ،



آنها پی گیرانه كنجكاو هستند . دانستنیهایشان هرگز كافی نیست . دغدغه صحیح و غلط را ندارند . اگر راهی به نتیجه نرسید ، یا نتیجه اش مطلوب و بسنده نبود ، بجای افسوس و پشیمانی ، از آن صرفنظر می كنند. هر شخص ، شیئی ، یا واقعه ای برای آنان بمنزله فرصت و امكانی برای یادگیری بیشتر است . از شكست نمی ترسند ، و در واقع غالباً به استقبال آن می روند .



اهل بحث و جدل و گفتگوهای داغ و پر حرارت نیستند ، بلكه بسادگی نظریات خود را می گویند و به گفته های دیگران گوش می كنند ، و می دانند كه كوشش در جهت متقاعد كردن دیگران به اینكه مثل آنها فكر كنند ، بیهوده است .



ارزشهای آنان منطقه ای نیست . با خانواده ، محله ، گروه ، شهر ، استان ، و یا كشور ویژه ای یكسان نمی شوند . خود را متعلق به بشریت می دانند. مرزهایی كه تعلق عاطفی انسانها را تعیین می كند ، مورد تأیید آنان نیست . از محدوده های سنتی فراتر رفته و تعالی می جویند ؛ همین امر غالباً موجب می شود تا ایشان را یاغی و یا حتی خائن بنامند .آنها بت و قهرمان ندارند . همه كس را به دیده برابر می نگرند ، و هیچكس را بالاتر و مهمتر از خود نمی دانند . در همه جا توقع عدالت ندارند .



میزان سلامتی آنان در این نیست كه آیا می لغزند یا نه ، بلكه در این است كه با لغزش چه برخوردی می كنند . آیا همانجا می افتند و ناله و زاری سر می دهند ؟ نه ، بر می خیزند ، گرد و غبار را از خود می زدایند ، و به زیستن می پردازند . انسانهایی كه فارغ از نقاط ضعف و خطا هستند ، شادی را تعقیب نمی كنند ، بلكه زندگی می كنند ، و شادی پاداش آنانست .


شخصيت بدون نقطه ضعف؛
وبلاگ آرمان وانديشه؛
هادي

هیچ نظری موجود نیست: