کل نماهای صفحه

سه‌شنبه، مرداد ۱۷، ۱۳۸۵

!!!لانه زنبور زبان نفهم قلدر مشنگ

اخوی ایرانی من یک کامنتی گذاشته که خیلی جالبه! یعنی به نظر من یک جورایی حاصل یک طرفه دیدن داستان جنگ اسرائیل و حزب الله است. و اما کامنت این است که می گوید "به جای اینکه خودتون رو ناراحت کنید بهتره از نظرات سیاسی آقا رامتین در مورد مسئله لبنان استفاده کنید با خودتون بگید اگه اینا هم قدرت داشتن حتما همین بلا رو سر رهبران جمهوری اسلامی می آوردن پس فرقی نمی کنه چه اینا بمیرن چه اونا" فراموش نکنیم که لبنان رسما نقشی در این درگیری نداشته بلکه حزب الله بوده که جرقه را زده است بنا بر این من جنگ را بین حزب الله و اسرائیل می دانم. منظورم از یک طرفه دیدن این است که تمام اخباری که شما روی اینترنت و تلویزیون و ماهواره و ... این روزها می بینید، درباره کشته شدن لبنانی ها - که البته دروغ هم نیست - می باشد. اما این داستان یک طرف دیگر هم دارد و آن طرف اسرائیلی آن است. اسرائیل با یک ارتش طرف نیست چه بسا اگر طرف بود مثل جنگ شش روزه ظرف یک هفته آنها را برای بیست سی سال سر جایشان می نشاند. مشکل ارتش اسرائیل"که البته از آن خیلی هم ناراحت نیست" این است که حزب الله پشت سپر انسانی مردم لبنان پنهان شده است. البته می گویند که تا به حال مردم ناخواسته در این شرایط قرار گرفته بودند و ... اما آنچه که آمار امروزه نشان می دهد این است که نه تنهاحملات اسرائیل مردم لبنان را بر ضد حزب الله تحریک نکرد تا آنها را به نوعی طرد کنند بلکه دقیقا برعکس شد و آنها را به طرفداری از نیروهای حزب الله سوق داده است!! اگر واقعیت این باشد که خیلی جالب است. به هر حال به نظر من اینهم درست نیست که بگوییم که چون حزب الله در میان مردم پنهان شده است پس اسرائیل باید کوتاه بیاید. یعنی جنگ به صورت چریکی درآمده است و متاسفانه چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم قربانی آن، کودکان و شهروندان عادی خواهند بود. من نظرم را درباره کشته شدن کودکان قبلا هم گفته ام پس آن را تکرار نمی کنم. کلا چیزی که می خواستم بگویم این است که کاش چند تا وبلاگ هم از بچه های لبنانی و اسرائیلی می خواندید! من این روزها هر وقت فرصت داشته باشم این کار را می کنم. راستی الان فرصت ندارم چون یک کمی سرم شلوغ شد – الان سر کارم و هر دو سه تا جمله که می نویسم یک مشتری جواب میدم – اما در اولین فرصت سعی می کنم آدرس چندتا شون را براتون بگذارم اینجا. در مجموع منهم معتقدم که حزب الله در حد امکاناتش دارد می جنگد و اگر مثلا امکان داشت که بمب قویتر منفجر کند ابایی نداشت یعنی اگر تلفات لبنانی ها بیشتر است علتش این است که طرفشان قویتر است و فراموش نکنیم که جنگ معنی اش این نیست که خوب ما به اندازه ای با دشمن درگیر می شویم که امکاناتشان اجازه جواب دادن می دهد. این جنگ با دعوای یک بچه و آدم بزرگ فرق می کند که نباید تمام زورت را جمع کنی و تو سری به بچه بدبخت بزنی! این یک جنگ تمام عیار است و به نظر من ساده سیاست ندان: حزب الله اگر جدا ناراحت است که مردم دارند کشته می شوند نباید از اول جنگ را با یک قلدر زبان نفهم تا بن دندان مسلح شروع می کرد یا به عبارتی چوب توی لانه زنبور کردن این عواقب را هم دارد

سعید

هیچ نظری موجود نیست: