برتراند راسل در اواخر عمرش در ۸۷ سالگی،
مصاحبه ای با روزنامه گاردین داشت. خبرنگار از او پرسید: جناب پروفسور، شما ۸۷ سال
است که می گویید خدا و زندگی پس از مرگ وجود ندارد و به زودی هم از دنیا می روید؛ حال
اگر از دنیا رفتید و دیدید که هم خدا هست و هم زندگی پس از مرگ، چه می کنید؟
برتراند راسل در جواب گفت: خانم خبرنگار،
این خدایی که شما می گویید وجود دارد و من می گویم وجود ندارد، بالاخره عادل است یا
خیر؟
خانم خبرنگار: البته که عادل است.
برتراندراسل: اگر عادل باشد هیچ مشکلی نیست.
خانم خبرنگار: چرا؟!
برتراند راسل گفت: چون اگر عادل باشد به
او می گویم: خدایا! یا باید دلایل فیلسوفانی را که وجود تو را اثبات می کردند، قانع
کننده تر می ساختی، یا ذهن مرا ساده لوح تر و زودباورتر از این، من که نباید تاوان
ضعف دلایل آن ها را بپردازم! اینکه ذهن من دیرباور است هم که دست من نیست، چون خودت
ذهن مرا درست کرده ای، و گرنه اگر من آدم ساده لوح و زودباور مانند مردم کوچه و بازار
بودم این دلایل ــ ولو قانع کننده نیستند ــ برای من هم قانع کننده می شدند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر