کل نماهای صفحه

سه‌شنبه، تیر ۰۲، ۱۳۸۳

تاریخچه بستنی

با آمدن فصل گرم تابستان و تعطیلی مدارس فرصتی دست می دهد تا زمان بیشتری را به همراه کودکان در پارکها و بیرون از خانه سپری کنیم. یادم می آید که با شروع تابستان کسب و کار آبمیوه و بستنی فروشیها رونق دیگری پیدا می کرد و صف مردمی که در انتظار خرید بستنی دقیقه شماری می کردند. در اینجا قصد دارم مطلبی بدویسم از پیدایش اولین بستنی و همچنین یادی کنم از ابداع کننده بستنی سنتی یعنی اکبر مشدی.
بستنی از کجا آمده؟ تاریخ در این باره می گوید زمان دقیق تهیه بستنی معلوم نیست. با این حال در برخی از کتب غربی آمده است که مارکوپلو سیاح معروف ایتالیایی در یکی از سفرهای خود به آسیا در قرن هشتم میلادی دستوراتی برای تهیه چند نوع بستنی به اروپا آورده و در آن زمان بخصوص در ایتالیا مورد توجه مردم قرار گرفته است. در سال 1651 میلادی آشپزیکی از پادشاهان فرانسوی بستنی را به صورت دسری خوش طعم آماده می کرد و چگونگی ساخت آن را در کتب آشپزی به زبانهی فرانسه و انگلیسی نوشته است. اولین مقازه بستنی فروشی هم در پاریس و توسط شخصی بنام پروکوپیوکیوتلی تاسیس شد و بعدها کافه وی تحت عنوان پروکوپی شهره عام و خاص شد. اصطلاح بستنی اولین بار در آگهیهای مجله نیویورک به جشم خورد. اما ایده ساخت بستنی به صورت صنعتی و فروش آن به مقدار زیاد اولین بار در سال 1851 و توسط یک آمریکایی بنام فسل در بالتیمور صورت گرفت و بعدها کارخانجات تهیه بستنی در واشنگتن و کلمبیا و نیویورک در سطح وسیع تاسیس شدند. امروزه ایالات متحده آمریکا با تولید بیش از 16 میلیارد و 710 میلیون لیتر در سال بزرگترین تولید کننده بستنی در دنیا به شمار می آید.

بستنی در ایران
اولین بار که ایرانیها با بستنی آشنا شدند زمانی بود که ناصرالدین شاه به فرانسه سفر کرد و در آنجا بقد ری از خوردن بستنی لذت برد که می خواست یکی از بستنی سازهای خوب فرانسوی را به ایران آورد البته این اتفاق هرگز نیفتاد. اما در زمان مظفرالدین شاه مصرف بستنی در دربار قجری امری متداول بود اگر چه ساخت بستنی امری پر هزینه بود. تا سالهای جنگ جهانی دوم خوردن بستنی در میان عام مردم مرسوم نبود و اولین بار زمانی رایج شد که رضا خان به قدرت رسید. اما بعد از این تعاریف و توضیحات نوبت به بستنی سنتی یا همان اکبر مشدی می رسد. نام اصلی اکبر مشدی اکبر مشهدی ملایری است. او متولد سال 1293 هجری قمری در ملایر در قریه ای دور افتاده و کوچک بنام جوزان است. وی به علت فقر و تنگد ستی مجبور شد روستا را به قصد کسب و کار ترک کند و به شهر های بزرگتر برود. کارهایی که او در آن زمان قبل از بستنی فروشی انجام داد عبارتند از طوافی یا دوره گردی و چا رپا داری. در سال 1313 قمری وقتی هنوز 20 سال بیشتر نداشت با فردی به نام محمد ریش آشنا شد. محمد ریش یکی از کسانی بود که در دربار مظفری رفت و آمد داشت و با آشپز دربار هم سر وسری داشت. آشپز دربار هم که وصف زندگی اکبر ملایری را می شنود از محمد ریش می خواهد او را به دربار بیاورد. پس از مدتی انها با هم دوست می شوند و با استفاده از چنین موقعیتی اکبر مشهدی با پدیده ای بنام بستنی آشنا می شود.
این رفاقت و همکاری بین این سه نفر ادامه می یابد تا اینکه با به قدرت رسیدن رضا خان آشپز دربارقجری مجبور به ترک دربار شده و در این زمان بود که اکبر ملایری و محمد ریش اقدام به تاسیس اولین بستنی فروشی در ایران می کنند و در سال 1318 اولین مغازه خود را در کنار بیمارستان بازرگان واقع در ایستگاه آصف خیابان ری را افتتاح می کنند. در سال 1320 محمد ریش کار بستنی فروشی را رها کرده و اکبر مشهدی به تنهایی به کار خویش ادامه داده تا اینکه اولین مغازه مستقل خود را در محله آب منگل خیابان ری افتتاح می کند.
محمد ملایری خواهر زاده و تنها وارث اکبر مشدی که خود نیز ملقب به امیر مشدی است در این باره می گوید بستنی ایرانی که اولین بار توسط اکبر مشدی به بازار وارد شد با بستنیهای فرنگی فرقی اساسی داشت. وی در بستنیهایش به جای استفاده از مواد قوام دهنده مثل صمغ و کتیرا از موادی که حالت چسبندگی بستنی را بیشتر می کرد مانند خامه- گلاب – ثعلب و زعفران استفاده می کرد. وی در ادامه صحبتش علت شهرت بستنیهای ا کبر مشدی را در صداقت و درستکاری و وجدان کاری او می داند. او می گوید یادم هست که مشدی در زمستانها بیشتر از تابستانها مشغول بود و کار می کرد. آن زمانها به علت نبود یخچال اکبر مشدی مجبور بود خودش به تنهایی یخ مورد نیازش را از کوهستانهای اطراف تهران ( لالون- زاگون و عمامه) در آن سرمای طاقت فرسا به تهران بیاورد و در یخچالهایی که در تهران داشت تا تابستان سال بعد نگه دارد.
اکبر مشدی ملایری بیش از 90 سال عمر کرد و در سن 92 سالگی در اثر ناراحتی کلیوی دار فانی را وداع گفت. او با تمام شهرت و آوازه اش هرگز صاحب فرزند نشد و به قول خودش تنها فرزندش بستنی بود.
ساناز


هیچ نظری موجود نیست: