کل نماهای صفحه

جمعه، دی ۰۴، ۱۳۸۳

ترانه ی آب دریا

دریا خندید
در دور دست
دندان هایش کف و
لب هایش آسمان


تو چه می فروشی-
دختر غمگین سینه عریان؟


من آب دریا ها را-
می فروشم, آقا


پسر سیاه قاتی خونت-
چی داری؟


آب دریاها را-
دارم, آقا


این اشک های شور-
از کجا می آید, مادر؟


آب دریاها را من-
گریه می کنم, آقا


دل من و این تلخی بی نهایت-
سرچشمه اش کجاست؟


آب دریاها-
سخت تلخ است, آقا


دریا خندید
در دور دست
دندان هایش کف و
لب هایش آسمان


فدریکو گارسیا لورکا

وحید 4/10/83

هیچ نظری موجود نیست: