از اون اوروزهای گند بازار است هیچ خبری نیست البته دوستان طبق معمول بهانه می آورند که ایام کریسمس است و بازارهای جانی لق و تق است تلویزیون در گوشه مغازه ونگ و ونگ می کند ظاهرا یک زلزله دریایی اومده و تعداد بیشماری ادم بی خانمان شدند عبدالله رمضان زاده می گوید دولت ایران اعلام کرد که تا شش ماه دیگر کمک های جنسی اش را برای حمایت از قربانیان آب لرزه سونامی به تایلند می فرستد
عباس از گوشه مغازه می گوید آگا رامتین چرا نمی دن به سریلانکا و اندونزی که مسلمونن ؟ منم با متانت جواب می دم چه می دونم بتمرگ کارت و بکن شکر خدا که ساعت نزدیک نه و نیم است و باید در مغازه را ببندیم
شش ماه بعد
اگر دوست دارید کسی را شکنجه بدهید یک هفته بفرستیدش مغازه ما کار کند علی الخصوص زمانیکه جنس کم می شود این ممد آقا همکار ما آنقدر شلوغش می کند که شما می توانید تمامی آلام بم و سونامی را به عینه حس کنید آخه می دونید ما یک مشتری باحالی تو گرگان داریم که این ممد ما تخصصش زجر دادن این باباست القصه این مشتری گرگانی ما دنبال یک هارد درایو سامسونگ بود و ممد هم تکرار می کرد که تخم سامسونگ را در بازار برداشته اند نمی دونم چی شود یاد حاجی افتادم حاجی امیری را از زمان روزنامه می شناختم یکی از مدیران کمیته امداد بود که به اتفاق برادرش یک شرکت کامپیوتری راه انداخته بودند به ممد گفتم تلفنش را بگیر باهاش صحبت کنم ببینم هارد درایو داره یا نه مجید کارمند حاجی تلفن را بر داشت و دست بر قضا هارد درایو هم داشت به مجید گفتم گوشی را به حاج آقا بدهد تا عرض سلامی بکنم مجید هم با لحجه شیرین شمالی جواب داد حاج آقا تیشریف ندارن هفته قبل به مدت ده روز تیشریف بوردن تایلند من رو بگی برق از سه فازم پرید مسلمونی مثل حاجی امیری و تایلند استخفارالله که البته مجید مرا از اشتباه در آورد و ادامه داد از طرف کمیته امداد رفتن به تایلندی ها کمک جنسی بکنن با خنده گفتم مجید جان اگه حاجی تماس گرفت از طرف ما بگو التماس دعا نایب الزیارت باشند انشالله رامتین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر