قرار بود كه بليط كليه بازيها ي ايران را به همه بچه هاي اركستر ما بدهند اما در بازي اول كه خبري از بليط نشد و در بازي دوم هم تعداد محدودي بليط به دست دكتر دادند تا بين بچه ها پخش كند دكتر هم گفت قرعه كشي كنيم اولين بليط به بابك رياحي پور (بيسيست گروه ) افتاد ولي او نخواست سپس نام شاهرخ پور بنيامين (گيتاريست )در آمد كه او هم قبول نكرد و قرعه بعدي به نام من بود من هم بليط را گرفتم و از آنجائيكه آدم استاديوم برويي نيستم آنرا به احمد مهدي از بچه هاي گروه كر دادم چند بليط ديگر هم تقسيم شد و بچه ها به استاديوم رفتند اما در كمال تعجب ديديم دو ساعت بعد به هتل برگشتند فهميديم كه آنها بليط هاي مجاني را به قيمت 100 يورو فروخته اند و حالا آمده اند بازي را در هتل ببينند به جز احمد مهدي كه چند ساعت بعد از مسابقه با سرو صورت سوخته آمد و پرچم پرتغال دستش بود آخر به سبك بازيكنان تماشاچيان دو تيم رقيب هم پرچم كشورهايشان را عوض مي كردند بامزه اينكه پرچم و لباس ايران بوي نفت مي دادند يكي از پر تغالي ها به مهدي گفته بود كه خوش به حالتان شما آنقدر نفت داريد كه به لباس هايتان هم نفت مي ريزيد
گوشه اي از خاطرات پويا نيك پور رهبر اكستر گروه محمد اصفهاني از سفر به آلمان در ايام جام جهاني
وحيد 4/5/85
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر