کل نماهای صفحه

دوشنبه، تیر ۱۹، ۱۳۸۵

و اما بحث شیرین فوتبال

آقا اطلاعات من از بازی فوتبال در این حد است که می دانم با هند بال فرق می کند یعنی اولی را با "پا" یا همون "فوت" خودمان بازی می کنند و دومی را با "دست" یا همون "هند" خودشون!! از این بیشتر هم خواهشمندم که انتظار نداشته باشید. از این شونصد تا بازی پر هیجان هم فقط مهمترین آنها که بین ایران و مکزیک بود را تماشا کردم! وقتی هم متوجه شدم که فرانسه و ایتالیا به فینال رسیده اند دلم می خواست که تیم نیلگون ببره! تیم فرانسه را آمیتیس تیم نیلگون می دانست! البته مطمئنم که با توجه به تب فوتبال در دور و بر آمیتیس در یک ماه گذشته ایشان اطلاعات فوتبالی شون از خان دائی که بنده باشم بیشتر است. به هر حال من متوجه نشدم که این آقای زیدان چطور نتونست خودش را ده دقیقه نگه داره و صاف وسط ورزشگاه در حالی که میلیاردها چشم داشتند نگاهش می کردند جیش کرد به طرفدارها و همه تماشاچی ها و در آخر هم سابقه کاری خودش و غیره! آقا من می دونم که بازی فوتبال آنهم از نوع فینال جام جهانی بسیار استرس دارد و ... اما ایشان هم زین الدین زیدان هستند نه ملا عمر طالبانی! ایشان فوتبال را حرفه ای بازی می کنند و متفاوت هستند از ملا عمر که در ورزشگاه اعدام و تیر باران راه انداخته بود. به هر حال دوستان این سوال بنده را حمل بر کم عقلی نکنند بلکه تلاش کنند که دوستی که اطلاعات فوتبالی ندارد و علاقه مند به فوتبال هم نیست و دیروز هم همزمان با پخش مستقیم فینال با دوستاش توی پارک آبی در حال سر خوردن در سرسره های آبی و کیف کردن در استخر مواج بود را روشن کنند که چی شد که یک فوتبالیست حرفه ای در حد زیدان در حالی که می توانست تبدیل به یک اسطوره بشود بیست و اندی سال آمد و آمد تا به آخرین بازی عمر حرفه اش و نتوانست ده دقیقه را تحمل کند و خودش را به زباله دان تاریخ سپرد. البته شاید هم من اشتباه می کنم و چیز خاصی نشده است

سعید

هیچ نظری موجود نیست: