کتاب «زنداننوشتههای بابی ساندز» (مبارز
ایرلندی) با ترجمه حمید جعفری توسط انتشارات قطره منتشر شده است. این کتاب علاوه بر
مقدمه مترجم، با چهار مقدمه از نسرین ستوده، عضو کانون مدافعان حقوق بشر و حقوقدان،
فریدون مجلسی، نویسنده و پژوهشگر، مجید تفرشی، پژوهشگر تاریخ، و سرگه بارسقیان، روزنامهنگار،
همراه است.
بخشی از کتاب: « "من آقا هستم".
کلماتش در گورم طنینانداز شد. "من آقا هستم". دوباره همه جا لرزید.
"من آقا هستم، تو ۱۰۶۶ هستی!" در با صدای انفجارگونه رعبانگیزی پشت سرش
به هم خورد و نور مبهم ورودی هم به دنبالش خاموش شد. هنوز هم از حرکت کردن میترسم
و در تاریکی مطلق، همان جا که بودم ایستادهام.
فکر میکنم این ۱۰۶۶ دیگر چیست؟ واضح است
که من هستم اما میتوانم فکر کنم، حرف بزنم، بو کنم و تکان بخورم. تمام حواسم کار میکنند.
بنابراین، یک عدد نیستم. من ۱۰۶۶ نیستم. من انسانم، من یک عدد نیستم، من ۱۰۶۶ نیستم!
این آقا دیگر چه کسی یا چه موجودی است؟ من را ترساند. شیطان بود. حس کردم از من نفرت
دارد. اشتیاقش را برای تسلط بر من و قساوت مرگبار درونیاش را حس کردم. آه، از من چه
میماند؟ به یاد میآورم که زمانی یک خانواده داشتم. حالشان چطور است؟ آیا یک بار
دیگر میتوانم یکی از آنها را ببینم یا صدایشان را بشنوم؟
نگاهم میکند؛ یک بار دیگر در باز میشود.
آن نور مبهم کمی قویتر شده است و یونیفرم سیاه در درگاه، خودش را نشان میدهد.
"من آقا هستم". بار دیگر همان جمله لعنتی... و "این هم غذایت
۱۰۶۶".»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر