این کتابفروشی عجیب و دنج به پاتوق نسلی
از نویسندگان آمریکایی و انگلیسی در پاریس بدل شد. کسانی چون اسکات فیتزجرالد، گرترود
استاین و ازرا پاوند آنجا جمع میشدند تا کتاب قرض بگیرند، دربارۀ موضوعات ادبی بحث
کنند و در اتاق نشیمن خصوصی پشت مغازه چای بنوشند. ارنست همینگوی در خاطرات خود از
پاریس در کتاب «جشن بیکران»، «شکسپیر و شرکا»ی بیچ را اینگونه معرفی کرده است: «مکانی
صمیمی و شاد با اجاقی بزرگ در زمستان، میز و قفسههای کتاب، کتابهای تازه در ویترین
و عکسهایی از نویسندگان مشهور، هم زنده و هم مرده روی دیوارها». مهمتر از همه وقتی
ناشران دیگر «اولیس» جیمز جویس را را جنجالبرانگیز خواندند و از چاپ آن سر باز زدند،
این بیچ بود که برای ویرایش و چاپ نوشتۀ دوستش پول جمع میکرد.
نویسنده در این کتاب میگوید: «زمانی که
من در ژانویه سال 2000 فنجان چایم را در "شکسپیر و شرکا" نوشیدم، جرج به
مردم میگفت که به چهل هزار نفر اجازه داده است در مغازهاش بخوابند، یعنی بیش از جمعیت
شهرش سلم، وقتی که او داشت آنجا بزرگ میشد. بعد از آن روز اول در مغازه، قصد کردم
که من نفر بعدی باشم».
نویسندۀ این کتاب مدتی را در «شکسپیر و
شرکا» گذرانده است و این کتاب، شرح ماجرای پرکشش همین اقامت است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر