کل نماهای صفحه

چهارشنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۸۹

اولیس از بغداد


اين رمان داستان مهاجرت يكي از ميليون‌ها انساني را روايت مي‌كنه كه الان روی زمین دنبال یه جایی برای زندگی کردن هستند.
تو این داستان <<سعد سعد>> جوان عراقی در زمان فرو پاشی صدام در عراق بعد از کشته شدن پدر وداماد خانواده ومرگ معشوقه اش به  اصرار خانواده اش تن میده و در حالی که دیناری پول در جیبش نداره هرج ومرج بغداد رو به مقصد اروپا ترک می کنه
 

این که چه جوری مانند اوليس بايد شجاعانه از توفان‌ها بگذره از كشتي ‌شكسته جان به‌در ببره از چنگال قاچاقچيان موادمخدر بگريزه و از بي‌رحمي زندان‌بان سايكلوپي فرار كنه، يا از افسون عاشقانه‌ي كاليپسوي سيسيلي بره؟ و ... رو امانوئل اشمیت در کتاب اولیس در بغداد به نگارش در اورده


از خوندن کتاب پشیمون نیستم رمان خوبی بود ولی قطعا به جذابیت  نمایشنامه های نویسندش نیست
یکی از دلایل موفقیت  رمان  بادبادک باز افغانی بودن خالد حسینی نویسنده داستان بود که تونسته بود روابط و فضاهای واقعی  تری رو نشون بده امانوئل اشمیت نویسنده  فرانسویست  مطمئنا برای نوشتن رمان مطالعات زیادی رو در مورد زندگی مردم عراق داشته ولی خب با مردم عراق که زندگی نکرده   لپ کلام هر چقدر امیردر رمان بادبادک باز نمادی از یک پسر بچه افغانی ست <<سعد سعد>> , پدرش , معشوقش وخانوادش خیلی عراقی نیستند 

 اینم یه پاراگراف کوچولو از کتاب

«حتا اگر این تنها راه باشد، آیا راه خوبی است؟ تاریخ بشر، تاریخ مرزهایی است که جابجا می‌شوند. مگر پیشرفت چیزی جز کمرنگ شدن مرزهاست؟ تا چند هزار سال پیش مرزها با خطوط پررنگ در اطراف هر روستا و شهر کوچکی وجود داشتند که تعدادشان هم بسیار بود، سپس آنها عریض‌تر شدند تا طوایف، اقوام و مردم بیشتری را در خود جای دهند؛ هنوز هم به شکلی کمیاب اما انعطاف‌پذیر این مرزها گروه‌های بیشتری را در قالب یک ملت در خود جا می‌دهند. اخیرا هم که مرزها، ملت‌ها و ملیت‌ها را پشت سر گذاشته‌اند چه به شکل دولت فدرال مثل مورد ایالات متحده، چه به شکل معاهده‌ای که اتحادیه‌ي اروپا را بنیان گذاشت. از روی عقل سلیم می‌توان گفت که این وضعیت ادامه خواهد یافت. شغل من پوچ و بیهوده است، هیچ آینده‌یی برای آن وجود ندارد. مرزها محو خواهند شد یا به شکل سرزمین‌های بسیار وسیع گسترش خواهند یافت.» (ص 270 کتاب.)

هیچ نظری موجود نیست: