مدتی بود که دنبال سی دی فیلم 127ساعت بودم ; یه شب که از مترو اومدم بیرون , دیدم یه دستفروش سی دی اولین فیلمش همینیه که من دنبالشم. هوا خیلی سرد بود , سریع رفتم پیشش گفتم : این فیلم رو می خوام. تعجب کرد که من چطوراونقدر سریع فیلمم رو انتخاب کردم گفت : چیزه دیگه نمی خوای فیلمهای خوبی دارما .گفتم : نه فقط همین رو می خوام . گفتش :فیلم جدیدایرانی رو دیدی? توقیف شده تازه سی دی ش در اومده , خیلی سردم بود , خوشحال بودم از اینکه فیلم مورد علاقه ام رو پیدا کرده بودم , می خواستم هر چه زودتر از دست این پسره خلاص شم گفتم : باشه یه دونه بهم بده کلی گشت تا پیداش کرد 2000 تومن بهش دادم و ... خلاص
دیشب فرصت شد که فیلم رو ببینم چند دقیقه اول فیلم فکر کردم باید اینم یه چیزی شبیه فیلم مزخرف سنگسار ثریا میم باشه بعدش یه شباهت هایی با فیلم چند کیلو خرما برای تدفین تصور می کردم ولی بعد از چند دقیقه متوجه شدم هیچکدوم از اینا یی که من فکر می کردم نیست
«تهران من حراج» داستان نسل جوان امروز ايران است.. فيلم داستان آشنايى و عشق مرضيه و سامان است. مرضيه دانشجوى جوانى است كه بهدور از پدرى كه از خانه بيرونش كرده و مادرى كه از ترس پدر حتا جرئت گفتگوى تلفنى با او را هم ندارد به تنهايى زندگى مىكند و با خياطى و طراحى لباس روزگار مىگذراند و در تئاتر بازى مىكند و هر از چند گاهى با دوستانش درخانهاى جمع مىشوند و مشروبى مىخورند و پسربازى مىكنند. سامان شهروند استراليا است و بهدنبال پول درآوردن دو سه ماهى است كه به ايران آمده است. اين دو در يك برنامه ديسكوى زيرزمينى كه در مزرعهاى خارج از شهر برگزار شده با هم آشنا مىشوند و قرار ازدواج مىگذارند. اما سرنوشت آنطور كه انتظار مىرود با آنها همراهى نمىكند.
اینکه این فیلم اجازه پخش نگرفته که اصلا عجیب نیست وقتی با فیلم عصر جمعه خانم مونا زندی که خودشون تو جشنواره فجر بهش جایزه دادن 5 سال توقیفش می کنن اونوقت فقط در تهران اونهم به شکل محدود با کمترین تبلیغاتی اجازه پخش می دن دیگه اجازه اکران برای چنین فیلمی ازمحالاته چیزی که برای من خیلی عجیبه این فیلم چطوری تونسته اجازه ساخت در ایران رو بگیره بدونه مجوز ساخته شده که خیلی بعیده جعفر پناهی برای ساختن یک فیلم بدون اجازه این بلا رو سرش آوردن اونوقت یه نفر وسط میدن انقلاب جلوی دانشگاه تهران تو بزرگراه ها و ... تهران بیاد فیلم بسازه بدون مجوز !!!!؟؟؟؟ غیر ممکنه
یکی از واقعیت هایی که تو فیلم نشون میده وقتی جوونها شاد هستن دوره هم جمع می شن میزنن میرقصن سریع میان به شکل تحقیر آمیزی جمعشون می کنن میبرن شلاغشون میزنن دفعه بعد که این آدما دوره هم جمع می شن دیگه شلوغ نمیکنن خیلی آروم میرن یه گوشه ای صدای غمگین یه ساز رو گوش می کنن و درنهایت رو به مواد مخدر میارن برای یه کم آرامش فقط یه کم آرامش
فیلمنامه فوق العاده ست بهنظر من صحنه پايانى فيلم بسيار قوى و تاثيرگذار است و از بهترين سكانسهاى فيلم بهحساب مىآيد ساختار داستان کلا بسيار محكم و بىنقص است.بازیگر نقش مرضیه خیلی خوب بازی کرده ولی از بازی بازیگر نقش سامان خوشم نیومد ترانههايى از فرامرز اصلانى، محسن نامجو، گروه كيوسك، و ... خیلی به جا در فیلم استفاده شده و در نهایت یه خسته نباشید به خانم گرانازموسوی کارگردان هنرمند فیلم امیدوارم اولین فیلمش آخرین فیلمش نباشد
۱ نظر:
http://mytehranforsale.blogspot.com/
please link
ارسال یک نظر